معنی فارسی mediumship
B2مدیوشیپ، توانایی ارتباط برقرار کردن با ارواح یا جهان ماورایی.
The practice of purportedly mediating communication between spirits and the living.
- NOUN
example
معنی(example):
او به تمرین میپردازد تا با ارواح ارتباط برقرار کند.
مثال:
She practices mediumship to connect with the spirits.
معنی(example):
مدیوشیپ اغلب در محافل علمی با تردید دیده میشود.
مثال:
Mediumship is often viewed with skepticism in scientific circles.
معنی فارسی کلمه mediumship
:
مدیوشیپ، توانایی ارتباط برقرار کردن با ارواح یا جهان ماورایی.