معنی فارسی melteth

B1

عمل ذوب شدن، به خصوص درباره مواد نرم یا مایع در اثر گرما.

An archaic or poetic term for melting, often used in literature.

example
معنی(example):

شمع به آرامی در گرمای آفتاب ذوب می‌شود.

مثال:

The candle melteth slowly in the warmth of the sun.

معنی(example):

زمانی که او آن را خیلی نزدیک نگه می‌دارد، فلز به سرعت ذوب می‌شود.

مثال:

When he holds it too close, the metal melteth quickly.

معنی فارسی کلمه melteth

: معنی melteth به فارسی

عمل ذوب شدن، به خصوص درباره مواد نرم یا مایع در اثر گرما.