معنی فارسی mercatorial

B2

مرتبط با تجارت و بازار، به ویژه در زمینه نظم تجاری.

Pertaining to commerce or trade practices.

example
معنی(example):

او یک راهنمای مرکتوری برای بازرگانان جدید نوشت.

مثال:

He wrote a mercatorial guide for new merchants.

معنی(example):

رویکرد مرکتوری در درک دینامیک‌های بازار کمک می‌کند.

مثال:

The mercatorial approach aids in understanding market dynamics.

معنی فارسی کلمه mercatorial

: معنی mercatorial به فارسی

مرتبط با تجارت و بازار، به ویژه در زمینه نظم تجاری.