معنی فارسی mercature
B1فرآیند و شیوههای مربوط به تجارت و کسب و کار.
The act or practice of commerce, trade, or dealing.
- NOUN
example
معنی(example):
مرکتور برای شیوههای تجاری عادلانه ضروری است.
مثال:
Mercature is essential for fair business practices.
معنی(example):
او مرکتور را مطالعه کرد تا مهارتهای تجاری خود را بهبود بخشد.
مثال:
He studied mercature to enhance his trading skills.
معنی فارسی کلمه mercature
:
فرآیند و شیوههای مربوط به تجارت و کسب و کار.