معنی فارسی mercenarily
B1به طور مزدورانه، به معنای انجام کاری برای پول و نه به دلیل وفاداری یا اصول شخصی.
In a manner that shows concern only for money or profit, without regard to ethics.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت مزدورانه برای بالاترین پیشنهاد دهنده جنگید.
مثال:
He fought mercenarily for the highest bidder.
معنی(example):
بسیاری از سربازان در تاریخ به صورت مزدورانه عمل کردهاند.
مثال:
Many soldiers in history have acted mercenarily.
معنی فارسی کلمه mercenarily
:
به طور مزدورانه، به معنای انجام کاری برای پول و نه به دلیل وفاداری یا اصول شخصی.