معنی فارسی merceress

B1

زنی که در تجارت پارچه و الیاف فعالیت می‌کند.

A female merchant or trader, specifically dealing in cloth and textiles.

example
معنی(example):

مزدور این زنی بازرگان الیاف با کیفیت را در بازار ارائه داد.

مثال:

The merceress offered fine textiles at the market.

معنی(example):

به عنوان یک مزدور، او به خاطر پارچه‌های زیبا و بی‌نظیرش شناخته شده بود.

مثال:

As a merceress, she was known for her exquisite fabrics.

معنی فارسی کلمه merceress

: معنی merceress به فارسی

زنی که در تجارت پارچه و الیاف فعالیت می‌کند.