معنی فارسی mercery

B1

فروشگاهی که در آن پارچه‌ها و الیاف به فروش می‌رسند.

A shop where cloth and textiles are sold.

example
معنی(example):

فروشگاه پارچه با رنگ‌های زنده و پارچه‌های لوکس پر شده بود.

مثال:

The mercery was filled with vibrant colors and luxurious fabrics.

معنی(example):

او به فروشگاه پارچه رفت تا مواد مورد نیاز برای پروژه دوختش بخرد.

مثال:

He visited the mercery to buy material for his sewing project.

معنی فارسی کلمه mercery

: معنی mercery به فارسی

فروشگاهی که در آن پارچه‌ها و الیاف به فروش می‌رسند.