معنی فارسی methodistic
B2متدیستیک، مرتبط با یا ناشی از روشهای متدیستی یا اصول آن.
Relating to or characteristic of Methodism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد متدیستیک یک چارچوب واضح ارائه داد.
مثال:
The methodistic approach provided a clear framework.
معنی(example):
او به شیوهای متدیستیک پژوهش خود را ساختاربندی کرد.
مثال:
In a methodistic manner, she structured her research.
معنی فارسی کلمه methodistic
:
متدیستیک، مرتبط با یا ناشی از روشهای متدیستی یا اصول آن.