معنی فارسی methodization
B2سازماندهی به معنای ساماندهي و مرتبسازی روشها و مراحل یک کار یا پروژه.
The process of organizing and structuring methods for a specific purpose.
- NOUN
example
معنی(example):
سازماندهی دادهها، تجزیه و تحلیل را بهبود بخشید.
مثال:
The methodization of data improved analysis.
معنی(example):
سازماندهی برای مدیریت مؤثر پروژه بسیار ضروری است.
مثال:
Methodization is crucial for effective project management.
معنی فارسی کلمه methodization
:
سازماندهی به معنای ساماندهي و مرتبسازی روشها و مراحل یک کار یا پروژه.