معنی فارسی methodistically
B1بهصورت متدیستیک، شیوهای منضبط و سازمانیافته برای انجام کارها.
In a manner consistent with the principles of Methodism.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور متدیستیک هنگام ارائه ایدههایش صحبت میکند.
مثال:
She speaks methodistically when presenting her ideas.
معنی(example):
او مشکل را بهطور متدیستیک، مرحله به مرحله حل کرد.
مثال:
He solved the problem methodistically, step by step.
معنی فارسی کلمه methodistically
:
بهصورت متدیستیک، شیوهای منضبط و سازمانیافته برای انجام کارها.