معنی فارسی mid shot
B1عکسی یا نمایی که از یک شخصیت یا شئ از فاصله متوسط گرفته میشود، معمولاً نمایشگری از نیمه بالای بدن به بالا.
A camera shot that shows a subject from the waist up.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگردان یک شات نیمه برای ثبت احساسات بازیگران انتخاب کرد.
مثال:
The director chose a mid shot to capture the actors' expressions.
معنی(example):
ما از یک شات نیمه استفاده کردیم تا جزئیات صحنه را به وضوح نشان دهیم.
مثال:
We used a mid shot to show the scene's details clearly.
معنی فارسی کلمه mid shot
:
عکسی یا نمایی که از یک شخصیت یا شئ از فاصله متوسط گرفته میشود، معمولاً نمایشگری از نیمه بالای بدن به بالا.