معنی فارسی midsize
B1به اندازهای اشاره دارد که نه کوچک و نه بزرگ است، معمولاً برای نحوه توصیف وسایل یا وسایل استفاده میشود.
Of moderate size; not too big and not too small.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A car of intermediate size.
adjective
معنی(adjective):
Of intermediate size.
example
معنی(example):
آنها به خاطر بهبود مصرف سوخت، خودرویی از سایز متوسط انتخاب کردند.
مثال:
They opted for a midsize car for better fuel efficiency.
معنی(example):
آپارتمان متوسط برای خانواده کوچک آنها مناسب بود.
مثال:
The midsize apartment was perfect for their small family.
معنی فارسی کلمه midsize
:
به اندازهای اشاره دارد که نه کوچک و نه بزرگ است، معمولاً برای نحوه توصیف وسایل یا وسایل استفاده میشود.