معنی فارسی middlewoman
B1زن واسطه، فردی است که بین دو طرف در معامله یا مذاکره عمل می‌کند و به عنوان یک رابط عمل می‌کند.
A woman who acts as an intermediary between two parties in a negotiation or transaction.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک زن واسطه در فرآیند مذاکره بود.
مثال:
She was a middlewoman in the negotiation process.
معنی(example):
زن واسطه به ارتباط خریداران و فروشندگان کمک کرد.
مثال:
The middlewoman helped connect the buyers and sellers.
معنی فارسی کلمه middlewoman
:
زن واسطه، فردی است که بین دو طرف در معامله یا مذاکره عمل می‌کند و به عنوان یک رابط عمل می‌کند.
