معنی فارسی mide
B1به بخش میانه یا مید یک شی یا مفهوم اشاره دارد، به ویژه در زمینههای مرتبط با اطلاعات یا اندیشه.
Referring to the middle or central part of something.
- NOUN
example
معنی(example):
مید کتاب پر از اطلاعات مفید است.
مثال:
The mide of the book is filled with useful information.
معنی(example):
او از مید خوشش آمد زیرا شامل نکات عملی بود.
مثال:
She appreciated the mide as it contained practical tips.
معنی فارسی کلمه mide
:
به بخش میانه یا مید یک شی یا مفهوم اشاره دارد، به ویژه در زمینههای مرتبط با اطلاعات یا اندیشه.