معنی فارسی midparental

B2

در ارتباط با والدین در میانسالی، به تعامل و نقش خانواده در روند تربیت بچه‌ها اشاره دارد.

Related to the level of involvement of parents in a child's education and upbringing.

example
معنی(example):

مشارکت والدین معتدل برای رشد کودک ضروری است.

مثال:

Midparental involvement is crucial for a child's development.

معنی(example):

معلمان پیشنهاد می‌کنند که راهنمایی والدین معتدل می‌تواند یادگیری را بهبود بخشد.

مثال:

Teachers suggest that midparental guidance can improve learning.

معنی فارسی کلمه midparental

: معنی midparental به فارسی

در ارتباط با والدین در میانسالی، به تعامل و نقش خانواده در روند تربیت بچه‌ها اشاره دارد.