معنی فارسی mildheartedness

B1

ملایمت، احساس یا وضعیت نرمی و لطافت در رفتار یا طرز فکر

A state of being gentle, kind, or soft-hearted.

example
معنی(example):

ملایمت او باعث شد تا همه در کنار او احساس راحتی کنند.

مثال:

Her mildheartedness made everyone feel comfortable around her.

معنی(example):

او به دعوا با ملایمت و آرامش نزدیک شد به جای خشم.

مثال:

He approached the argument with mildheartedness instead of anger.

معنی فارسی کلمه mildheartedness

: معنی mildheartedness به فارسی

ملایمت، احساس یا وضعیت نرمی و لطافت در رفتار یا طرز فکر