معنی فارسی mildish
B1کمی ملایم، نه به شدت قوی و نه به شدت ضعیف
Somewhat mild; not strong.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چای کمی ملایم بود، نه خیلی قوی و نه خیلی ضعیف.
مثال:
The tea was mildish, not too strong but not too weak.
معنی(example):
او طعمهای ملایم را در غذایش ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers mildish flavors in her food.
معنی فارسی کلمه mildish
:
کمی ملایم، نه به شدت قوی و نه به شدت ضعیف