معنی فارسی milkless
B1به معنای فاقد شیر، معمولاً در توصیف غذاها یا نوشیدنیها.
Free from milk; lacking dairy products.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به دلیل عدم تحمل لاکتوز، رژیم غذایی بدون شیر را ترجیح میداد.
مثال:
He preferred a milkless diet due to his lactose intolerance.
معنی(example):
این دستور غذای خوشمزهای برای وگانها بدون شیر را ارائه داد.
مثال:
The recipe provided a delicious milkless option for vegans.
معنی فارسی کلمه milkless
:
به معنای فاقد شیر، معمولاً در توصیف غذاها یا نوشیدنیها.