معنی فارسی misadmeasurement
B1اندازهگیری نادرست چیزی، که ممکن است به مشکلات و اشتباهات منجر شود.
An incorrect measurement; often leading to errors or issues.
- NOUN
example
معنی(example):
اندازهگیری نادرست مواد منجر به تأخیر در ساختوساز شد.
مثال:
The misadmeasurement of the materials led to a construction delay.
معنی(example):
آنها دریافتند که اندازهگیری نادرست ریشه مشکل است.
مثال:
They realized the misadmeasurement was the root of the problem.
معنی فارسی کلمه misadmeasurement
:
اندازهگیری نادرست چیزی، که ممکن است به مشکلات و اشتباهات منجر شود.