معنی فارسی misadvising
B1عمل مشاوره دادن به طور نادرست یا اشتباه.
The act of giving incorrect advice.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در موضوعات مالی به مشتریان مشاوره نادرست میدهند.
مثال:
They are misadvising clients on financial matters.
معنی(example):
مشاوره نادرست در زمینههای حقوقی میتواند منجر به عواقب جدی شود.
مثال:
Misadvising in legal contexts can lead to serious consequences.
معنی فارسی کلمه misadvising
:
عمل مشاوره دادن به طور نادرست یا اشتباه.