معنی فارسی misbecame
B1نادرست به رهبری تبدیل شدن؛ به معنای نادرست به یک نقش یا هویت خاص تبدیل شدن که ممکن است به فردی نامناسب تعلق داشته باشد.
To incorrectly adopt a role or identity that one is not suited for.
- VERB
example
معنی(example):
او نادرست به رهبری تبدیل شد زمانی که نتوانست وظایفش را انجام دهد.
مثال:
He misbecame a leader when he failed to fulfill his duties.
معنی(example):
نادرست به نقش یا هویتی تبدیل شدن به معنای نادرست به عهده گرفتن یک نقش است.
مثال:
To misbecame means to incorrectly take on a role or identity.
معنی فارسی کلمه misbecame
:
نادرست به رهبری تبدیل شدن؛ به معنای نادرست به یک نقش یا هویت خاص تبدیل شدن که ممکن است به فردی نامناسب تعلق داشته باشد.