معنی فارسی misbuilt
B1ساخته شده به طرز نادرست یا غیراستاندارد، معمولاً به عیوب یا خطرات اشاره دارد.
Built incorrectly or improperly, usually leading to defects or risks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پل نادرست ساخته شده ناایمن تشخیص داده شد.
مثال:
The misbuilt bridge was deemed unsafe.
معنی(example):
به خاطر ساخت نادرست پیها، خانه شروع به کج شدن کرد.
مثال:
Due to the misbuilt foundations, the house started to lean.
معنی فارسی کلمه misbuilt
:
ساخته شده به طرز نادرست یا غیراستاندارد، معمولاً به عیوب یا خطرات اشاره دارد.