معنی فارسی mischief-making
A2ایجاد شیطنت، عمل خراب کردن یا ایجاد مشکل به طور سرگرمکننده و بیخطر است.
The act of causing playful trouble or mischief.
- NOUN
example
معنی(example):
کودکان در طول مهمانی مشغول ایجاد شیطنت بودند.
مثال:
The children were engaged in some mischief-making during the party.
معنی(example):
ایجاد شیطنت اغلب به ماجراجوییهای سرگرمکنندهای منجر میشود.
مثال:
Mischief-making often leads to fun adventures.
معنی فارسی کلمه mischief-making
:
ایجاد شیطنت، عمل خراب کردن یا ایجاد مشکل به طور سرگرمکننده و بیخطر است.