معنی فارسی misfortunately

B1

به شکلی بدشانس یا نامطلوب، به معنی ناامیدکننده و نامساعد.

Regrettably; unfortunately.

example
معنی(example):

متأسفانه، ما نتوانستیم در کنسرت شرکت کنیم.

مثال:

Misfortunately, we couldn't attend the concert.

معنی(example):

متأسفانه، هوای بد پیک نیک ما را خراب کرد.

مثال:

Misfortunately, the weather ruined our picnic.

معنی فارسی کلمه misfortunately

: معنی misfortunately به فارسی

به شکلی بدشانس یا نامطلوب، به معنی ناامیدکننده و نامساعد.