معنی فارسی misguessing
B1فعالیت یا پروسه اشتباه حدس زدن.
The act of making incorrect guesses.
- VERB
example
معنی(example):
اشتباه حدس زدن جوابها میتواند منجر به امتیاز پایین شود.
مثال:
Misguessing the answers can result in low scores.
معنی(example):
او به طور مکرر در آزمونها اشتباه حدس میزند.
مثال:
He is misguessing frequently on the quizzes.
معنی فارسی کلمه misguessing
:
فعالیت یا پروسه اشتباه حدس زدن.