معنی فارسی mispart

B1

جدا کردن نادرست یا اشتباه اجزا یا اطلاعات، که منجر به اختلال در فرایند می‌شود.

To incorrectly separate parts or categories, leading to confusion in processes.

example
معنی(example):

او اغلب اجزا را به اشتباه جدا می‌کند و این کار مونتاژ را دشوار می‌کند.

مثال:

He often misparts the components, making assembly difficult.

معنی(example):

هنگام آموزش، بسیاری از دانش‌آموزان اطلاعات را به دسته‌های نامربوط اشتباه تقسیم می‌کنند.

مثال:

When training, many students mispart the information into irrelevant categories.

معنی فارسی کلمه mispart

: معنی mispart به فارسی

جدا کردن نادرست یا اشتباه اجزا یا اطلاعات، که منجر به اختلال در فرایند می‌شود.