معنی فارسی misparted
B1مفکَّسده، به معنای جداشده به اشتباه یا به نادرستی خصوصاً در مورد قطعات جداشده است.
Separated incorrectly or inappropriately, especially in the context of pieces that belong together.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قطعات مبلمان نادرست به هم نچسبیدند.
مثال:
The misparted furniture pieces did not fit together properly.
معنی(example):
پس از اینکه متوجه شدند که اشتباه جدا شدهاند، سعی کردند آنها را تعمیر کنند.
مثال:
After realizing they were misparted, they tried to fix them.
معنی فارسی کلمه misparted
:
مفکَّسده، به معنای جداشده به اشتباه یا به نادرستی خصوصاً در مورد قطعات جداشده است.