معنی فارسی mispoise

B1

جاگذاری نادرست یا غیر صحیح یک شیء.

To position or place incorrectly.

example
معنی(example):

او جسم را به طور نادرست جاگذاری کرد و موجب سقوط آن شد.

مثال:

He mispoised the object, causing it to fall.

معنی(example):

جاگذاری نادرست می‌تواند در کارگاه به حوادثی منجر شود.

مثال:

Mispoising can lead to accidents in the workshop.

معنی فارسی کلمه mispoise

: معنی mispoise به فارسی

جاگذاری نادرست یا غیر صحیح یک شیء.