معنی فارسی mispoises

B1

به اشتباه در موقعیت نادرستی قرار دادن.

To position wrongly.

example
معنی(example):

او مدل را برای عکس به اشتباه قرار می‌دهد.

مثال:

She mispoises the model for the photo.

معنی(example):

این هنرمند معمولاً مجسمه‌هایش را به اشتباه قرار می‌دهد.

مثال:

The artist often mispoises his sculptures.

معنی فارسی کلمه mispoises

: معنی mispoises به فارسی

به اشتباه در موقعیت نادرستی قرار دادن.