معنی فارسی missaid

B1

نادرست گفتن یا بیان یک چیز، به ویژه در مواردی که به وضوح بیان نشده است.

To have said something incorrectly.

example
معنی(example):

او دستورالعمل‌ها را در مقابل کلاس نادرست گفت.

مثال:

She missaid the instructions in front of the class.

معنی(example):

مشاوره نادرست باعث سردرگمی در تیم شد.

مثال:

The missaid advice led to confusion among the team.

معنی فارسی کلمه missaid

: معنی missaid به فارسی

نادرست گفتن یا بیان یک چیز، به ویژه در مواردی که به وضوح بیان نشده است.