معنی فارسی missay
B1نادرست گفتن چیزی، معمولاً به دلیل اشتباه یا عدم توجه.
To say something incorrectly or inaccurately.
- VERB
example
معنی(example):
ممکن است چیزی مهم را نادرست بگویم اگر مراقب نباشم.
مثال:
I might missay something important if I'm not careful.
معنی(example):
او وقتی عصبی است تمایل دارد کلماتش را نادرست بگوید.
مثال:
He tends to missay his words when he is nervous.
معنی فارسی کلمه missay
:
نادرست گفتن چیزی، معمولاً به دلیل اشتباه یا عدم توجه.