معنی فارسی missuppose
B1فرض کردن یا تصور نادرست درباره موضوع یا شخصی، که ممکن است به نتایج نادرست منجر شود.
To wrongly assume or suppose something.
- VERB
example
معنی(example):
من اشتباهاً فرض میکنم که او به موقع خواهد رسید.
مثال:
I missuppose that he will arrive on time.
معنی(example):
آسان است که نیتهای کسی را اشتباهاً فرض کنیم.
مثال:
It's easy to missuppose someone’s intentions.
معنی فارسی کلمه missuppose
:
فرض کردن یا تصور نادرست درباره موضوع یا شخصی، که ممکن است به نتایج نادرست منجر شود.