معنی فارسی mistuned
B1تنظیم نادرست در یک وسیله موسیقی که باعث میشود صداها به درستی نتوانند پخش شوند.
Adjusted incorrectly so that the instrument does not produce the correct pitch.
- VERB
example
معنی(example):
رادیو به درستی تنظیم نشده بود، بنابراین نتوانستیم موسیقی را به وضوح بشنویم.
مثال:
The radio was mistuned, so we couldn't hear the music clearly.
معنی(example):
متوجه شدم پیانو قبل از کنسرت به درستی تنظیم نشده است.
مثال:
I realized the piano was mistuned before the concert.
معنی فارسی کلمه mistuned
:
تنظیم نادرست در یک وسیله موسیقی که باعث میشود صداها به درستی نتوانند پخش شوند.