معنی فارسی mistuning

B1

عمل انجام دادن تنظیم نادرست، که می‌تواند منجر به صدای ناخوشایند شود.

The act of adjusting incorrectly, which can lead to unpleasant sound.

example
معنی(example):

تنظیم نادرست می‌تواند کیفیت صدا را در یک اجرا خراب کند.

مثال:

Mistuning can ruin the sound quality of a performance.

معنی(example):

اجتناب از تنظیم نادرست برای نوازندگان ضروری است.

مثال:

Avoiding mistuning is essential for musicians.

معنی فارسی کلمه mistuning

: معنی mistuning به فارسی

عمل انجام دادن تنظیم نادرست، که می‌تواند منجر به صدای ناخوشایند شود.