معنی فارسی moderant
B1معتدل، شخصی که به توازن و میانهروی در نظرها و عقاید خود پایبند است.
One who advocates for moderation.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک تاثیرگذار معتدل در جامعه شناخته میشود.
مثال:
He is known as a moderant influencer in the community.
معنی(example):
دیدگاه معتدل او مباحثات را محترم نگه میدارد.
مثال:
Her moderant perspective keeps debates civil.
معنی فارسی کلمه moderant
:
معتدل، شخصی که به توازن و میانهروی در نظرها و عقاید خود پایبند است.