معنی فارسی moderantism
B1معتدلگرایی، یک فلسفه یا رویکرد که بر میانهروی و دوری از افراط و تفریط تأکید دارد.
The belief in or advocacy for moderation.
- NOUN
example
معنی(example):
معتدلگرایی توازن را در بحثها ترویج میدهد.
مثال:
Moderantism promotes balance in discussions.
معنی(example):
اصول معتدلگرایی در دیپلماسی اهمیت زیادی دارند.
مثال:
The principles of moderantism are important in diplomacy.
معنی فارسی کلمه moderantism
:
معتدلگرایی، یک فلسفه یا رویکرد که بر میانهروی و دوری از افراط و تفریط تأکید دارد.