معنی فارسی moineau
A2به معنای یک نوع پرنده کوچک، معمولاً به عنوان تغذیهکننده از دانهها شناخته میشود.
A small bird, often found in gardens, known for its chirping.
- NOUN
example
معنی(example):
موینه بر روی شاخه درخت نشسته بود.
مثال:
The moineau perched on the tree branch.
معنی(example):
ما صبح امروز یک موینه را در باغ دیدیم.
مثال:
We spotted a moineau in the garden this morning.
معنی فارسی کلمه moineau
:
به معنای یک نوع پرنده کوچک، معمولاً به عنوان تغذیهکننده از دانهها شناخته میشود.