معنی فارسی momentaneous
B1آنی، به مواردی اشاره دارد که ناگهان و برای یک لحظه رخ میدهد.
Occurring or done in an instant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصمیم آنی او مسیر وقایع را تغییر داد.
مثال:
His momentaneous decision changed the course of events.
معنی(example):
طبیعت لحظهای این رویداد همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The momentaneous nature of the event surprised everyone.
معنی فارسی کلمه momentaneous
:
آنی، به مواردی اشاره دارد که ناگهان و برای یک لحظه رخ میدهد.