معنی فارسی monatomically

B1

به معنای وجود یک اتم از یک عنصر به تنهایی، بدون ترکیب با اتم‌های دیگر.

In a state where the substance is composed of single atoms, not bonded to others.

example
معنی(example):

عنصر شیمیایی در حالت گازی خود به صورت مناتومیک وجود دارد.

مثال:

The chemical element exists monatomically in its gaseous state.

معنی(example):

در خلا بالا، گازها می‌توانند به صورت مناتومیک رفتار کنند.

مثال:

In a high vacuum, gases can behave monatomically.

معنی فارسی کلمه monatomically

: معنی monatomically به فارسی

به معنای وجود یک اتم از یک عنصر به تنهایی، بدون ترکیب با اتم‌های دیگر.