معنی فارسی monatomicity
B2ویژگی یا حالت داشتن تنها یک اتم از یک عنصر.
The quality or state of being monatomic; having only individual atoms.
- NOUN
example
معنی(example):
مناتومیسیتی یک مفهوم حیاتی در درک رفتار گازها است.
مثال:
Monatomicity is a crucial concept in understanding gas behavior.
معنی(example):
مناتومیسیتی گازهای نجیب آنها را در واکنشهای شیمیایی منحصر به فرد میکند.
مثال:
The monatomicity of noble gases makes them unique in chemical reactions.
معنی فارسی کلمه monatomicity
:
ویژگی یا حالت داشتن تنها یک اتم از یک عنصر.