معنی فارسی monax
B1تعریف: اصطلاحی که به نوع خاصی از ساختار یا مصرف در علوم مختلف اشاره دارد.
A term referring to a specific type of structure or consumption in various sciences.
- OTHER
example
معنی(example):
پیکربندی موناکس در آزمایش استفاده شد.
مثال:
The monax configuration was used in the experiment.
معنی(example):
محققان خواص مواد موناکس را تحلیل کردند.
مثال:
Researchers analyzed the properties of the monax material.
معنی فارسی کلمه monax
:
تعریف: اصطلاحی که به نوع خاصی از ساختار یا مصرف در علوم مختلف اشاره دارد.