معنی فارسی monkeyishness

B1

کیفیت یا حالتی که به رفتارهای میمون‌مانند مربوط می‌شود، به ویژه در زمینه سرگرمی و بازیگوشی.

The quality of being monkey-like; often referring to playful behavior or antics.

example
معنی(example):

میمون‌ماندگی کودکان شادی را به جشن آورد.

مثال:

The monkeyishness of the children brought joy to the festival.

معنی(example):

میمون‌ماندگی او مورد تحسین دوستانش قرار گرفت.

مثال:

His monkeyishness was admired by his friends.

معنی فارسی کلمه monkeyishness

: معنی monkeyishness به فارسی

کیفیت یا حالتی که به رفتارهای میمون‌مانند مربوط می‌شود، به ویژه در زمینه سرگرمی و بازیگوشی.