معنی فارسی monoclinometric
C1تحلیل و اندازهگیری در سیستم بلوری مونوکلینی.
Relating to the measurement of angles and dimensions in monoclinic crystals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل مونوکلینومتریک دادههای ارزشمندی ارائه داد.
مثال:
The monoclinometric analysis provided valuable data.
معنی(example):
استفاده از روشهای مونوکلینومتریک میتواند دقت در اندازهگیریها را بهبود بخشد.
مثال:
Using monoclinometric methods can improve accuracy in measurements.
معنی فارسی کلمه monoclinometric
:
تحلیل و اندازهگیری در سیستم بلوری مونوکلینی.