معنی فارسی monotropic
B1به تغییرات یا تحولات متمرکز بر یک جوانب خاص اشاره دارد.
Focusing on a single trend or direction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک دیدگاه مونوترۆپیک میتواند درک را ساده کند.
مثال:
A monotropic perspective can simplify understanding.
معنی(example):
رویکرد مونوترۆپیک بر یک ایده اصلی متمرکز است.
مثال:
The monotropic approach focuses on one main idea.
معنی فارسی کلمه monotropic
:
به تغییرات یا تحولات متمرکز بر یک جوانب خاص اشاره دارد.