معنی فارسی monotropies

B1

به تنوع‌های متمرکز یا جنبه‌های خاص در یک سیستم اکولوژیک اشاره دارد.

Referring to singular trends or features within a particular context.

example
معنی(example):

مونوتروپی‌های اکوسیستم پیچیدگی آن را نشان می‌دهد.

مثال:

The monotropies of the ecosystem highlight its complexity.

معنی(example):

مطالعه مونوتروپی‌ها به درک تعاملات گیاهی کمک می‌کند.

مثال:

Studying monotropies helps in understanding plant interactions.

معنی فارسی کلمه monotropies

: معنی monotropies به فارسی

به تنوع‌های متمرکز یا جنبه‌های خاص در یک سیستم اکولوژیک اشاره دارد.