معنی فارسی monty
B1نامی که به یکی از گروههای کمدی معروف بریتانیایی اشاره دارد و همچنین به نوعی معما در ریاضیات.
Referring to the British comedy group Monty Python or related to the Monty Hall problem in probability.
- OTHER
example
معنی(example):
او طرفدار مانتی پایتون است و از شوخیهای آنها لذت میبرد.
مثال:
He is a Monty Python fan and loves their humor.
معنی(example):
مسئله مانتی هال یک معما مشهور در زمینه احتمال است.
مثال:
The Monty Hall problem is a famous probability puzzle.
معنی فارسی کلمه monty
:
نامی که به یکی از گروههای کمدی معروف بریتانیایی اشاره دارد و همچنین به نوعی معما در ریاضیات.