معنی فارسی monumentary

B2

یادبود، مجسمه یا سازه‌ای با هدف یادآوری یک رویداد یا شخصیت، معمولاً به شکل بزرگ و چشم‌نواز.

Relating to a monument; large or significant in form or importance.

example
معنی(example):

ساختار یادبود در برابر آسمان آبی ایستاده بود.

مثال:

The monumentary structure stood tall against the blue sky.

معنی(example):

هنرمند یک اثر یادبود ایجاد کرد تا به قهرمانان ادای احترام کند.

مثال:

The artist created a monumentary piece to honor the heroes.

معنی فارسی کلمه monumentary

: معنی monumentary به فارسی

یادبود، مجسمه یا سازه‌ای با هدف یادآوری یک رویداد یا شخصیت، معمولاً به شکل بزرگ و چشم‌نواز.