معنی فارسی moonfall
B1سقوط ماه، یک افسانه یا نظریه که به رویدادی مرتبط با ماه اشاره دارد.
A mythical event involving the moon, often symbolizing change.
- NOUN
example
معنی(example):
افسانهای از سقوط ماه صحبت میکرد که تغییرات بزرگی به همراه خواهد داشت.
مثال:
The legend spoke of a moonfall that would bring great change.
معنی(example):
در داستان، سقوط ماه هر هزار سال یک بار رخ میداد.
مثال:
In the story, the moonfall occurred every thousand years.
معنی فارسی کلمه moonfall
:
سقوط ماه، یک افسانه یا نظریه که به رویدادی مرتبط با ماه اشاره دارد.