معنی فارسی moonglade

B1

ماه‌نگار، محلی طبیعی که نور ماه بر روی آن می‌تابد و حالت جادویی دارد.

A natural area where moonlight shines, often creating a magical atmosphere.

example
معنی(example):

ما از میان ماه‌نگار عبور کردیم که با نور نقره‌ای روشن شده بود.

مثال:

We walked through the moonglade, illuminated by the silver light.

معنی(example):

ماه‌نگار احساس جادوئی داشت، وقتی که نور ماه بر روی آب می‌رقصید.

مثال:

The moonglade felt magical, as the moonlight danced on the water.

معنی فارسی کلمه moonglade

: معنی moonglade به فارسی

ماه‌نگار، محلی طبیعی که نور ماه بر روی آن می‌تابد و حالت جادویی دارد.