معنی فارسی mooniness
B1حالت یا ویژگی خیالبافی یا احساس رویابافی.
A quality of being dreamy or whimsical; often associated with romanticism.
- NOUN
example
معنی(example):
خیالبافی او را عجیب و رؤیایی به نظر میرساند.
مثال:
Her mooniness made her seem whimsical and dreamy.
معنی(example):
خیالپردازی عصر، فضا را با سحری پر کرد.
مثال:
The mooniness of the evening filled the air with magic.
معنی فارسی کلمه mooniness
:
حالت یا ویژگی خیالبافی یا احساس رویابافی.
